وای دلم ...
شور به پا کند بدل
وای قدم هات بچشم
دست و دلم سست شد و
گم شده سر ز پا
آنهمه بغض بی تویی
اشک روان شوق شد
وای خدا دید مرا
یار پسندید مرا ...
حمیدرضا حاجی نیا 96.6.2
ره ...
ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند !
مولانا
ره آسمان که جستم بجز از غمش ندیدم
پر عشق هم شکست و چه شکسته نردبان هم ...
حمیدرضا حاجی نیا 96.6.9
ره ...
یار ...
یار ...
شد جان بفدای قد و بالای تو یار
بر دیده کشم خاک قدم های تو یار
نذر کردم که فقط مست نگاهت باشم
می نوشم و مست چشم زیبای تو یار ...
حمیدرضا حاجی نیا 96.6.9
شبنم ...
شبنم
شبنم گل روی برگ گل فقط جای تو است
بوسه بر هر برگ گل جای قدمهای تو است
ناز نرگس ، عطر شب بو ، آبروی گل تویی
ماه من دل بیقرار و سخت شیدای تو است ...
حمیدرضا حاجی نیا 96.6.9
دار
من به عشق تو دوچار نه، مجبور شدم
نظری کردی و جز دیدن تو کور شدم
هر که از عشق کمی چشیده ، فهمیده
بر دار تو من دولت منصور شدم ...
حمیدرضا حاجی نیا 96.6.9